چیـــــــرستان

اگر در باغ عشق آیی همه فراش دل یابی

چیـــــــرستان

اگر در باغ عشق آیی همه فراش دل یابی

چیـــــــرستان

نوشته هایم بی‌هدفند؛ که غایت والاترین‌ اهداف جز پوچی نیست.

بایگانی

الگو باشیم برای پیرامونیان!

سه شنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۷، ۰۸:۱۳ ب.ظ
نمی‌دونم اینم شکلی از OCD حساب می‌شه یا نه، ولی نمی‌تونم بشینم سر حرف یکی و هر دو ثانیه گیر ندم که این‌جوری حرف نزن. شبیه مقدمه‌ی اول کتابا، این پست هم حاصل 18 سال تجربه‌ی شنیدن و غرولندن (!) ـه و امیدوارم مفید واقع شه. پستی شامل فهرستی از اشتباهات رایج هنگام سخن گفتن و آرزوی محلول نگارنده در تک‌تک واژگانش برای زندگی در جامعه‌ای پر از رعایت‌کنندگانِ گرامر!

- دست چپ! -----» چپ دست!

 دست چپ به صندلی می‌گن یا اندام حرکتی بالایی واقع در سمت چپ بدن! به آدمی که از دست چپش بیشتر استفاده می‌کنه، چپ دست می‌گن.

- آبله مرغان زدم -----» آبله مرغان گرفتم.
 جوش را می‌زنند!

- قیمتش گرونه -----» قیمتش زیاده (یا فقط "گرونه")

از این مورد خیلی زیاد داریم. مثل شکمم چاق شد (----» شکمم بزرگ شد/ چاق شدم)؛ سرعتش کنده (----» سرعتش کمه/ کنده)؛ در سن n سالگی (----» در n سالگی)؛ ...

- ایرانی----» پارسی
منظورم وقتاییه که ایرانی به عنوان زبون به کار می‌ره. ایرانی ملیت ماست و نه زبون ما.

- بسته----» بسّه
 این اشتباه فاجعه رو بکوشین هیچ وقت تکرار نکنین. بسّه مخفف "بس است" هست و ما می‌گیم بسیاری و نه "بستیاری"!

- شکم داره -----» شکمش بزرگه/ چاقه
همه ما شکم داریم. :)

-حجاب کردم----» حجابم رو رعایت کردم/ حجاب گذاشتم.
این اشتباه رایج رو حتی خودمم ممکنه به کار ببرم ولی از اونجایی که حجاب به چم "پوشش" ـه و پوشش رو قائدتا نمی‌کنن، همون اصلاح شده‌اش رو به کار ببرین.

- خواب دارم ----» خوابم می‌آد/ خواب‌آلوده‌ام.

آخه خدایی؟ مثل ماجرای "دستشویی دارم" ـه. آخه یعنی چی دستشویی دارم؟ همیشه وقتی تو کلاس بچه‌ها از این اصطلاح استفاده می‌کردن، یه توالت رو تصور می‌کردم که در نشیمن‌گاهشون جا گرفته. اما از اونجایی که خیلی اشتباه رایجیه امیدی به درست شدنش نیست.

- اینِستا ----» اینستا
Instagram نوشته می‌شه و نه inestagram و حتی بهانه‌ی تو دستور زبانِ پارسی نیست ساختارش هم جواب نمی‌ده چون هجای نخستش کاملا مطابق بر "صامت مصوت صامت صامت" ـه.

- tel ge ram ----» telegram
روی لام ساکن نذارین.

-گوگل کردن ----» جستجو کردن در گوگل
گرامر انگلیسی اینجوریه که هر واژه‌ای رو می‌شه به دلخواه به فعل تبدیل کرد و این گرته‌برداری ناشیانه‌ حاصل نبود این قابلیت تو پارسیه و اگه آبرو و زبانتون رو دوست دارین بگین جستجو کردن در گوگل.

- خوب‌تر -----» بهتر
این اشتباه نیست؛ ولی "بهتر" قشنگ‌تر و ماهرانه‌تره.

- خنده کرد/ رقص کرد/ بدو کرد (!)/ جنگ کرد/ ... ----» خندید/ رقصید/ دوید/ جنگید/...

این مورد هم خیلی زیاد اشتباه به کار میره و دقیقا حالت برعکس حرف زدن اینترنتیه که حتی برای فعلایی که قابلیت جدا به کار رفتن رو هم ندارن "ید" می‌ذاره و به "جواب داد" می‌گه "جوابید" و به "زنگ زد" می‌گه "زنگید".

- ایست کن! ----» وایسا/ صبر کن.
اینم روم نمی‌شه توضیح بدم. :دی

* استفاده‌‌ی درست رای مفعولی: این رو دیدم/ اینو دیدم
و نه هیچ حالت دیگه‌ای. دقت کنین که "اینُ دیدم" یا "این و دیدم" اشتباهه. من حتی به "این دیدم" برخوردم و دفاعیه‌ی طرف این بود که تو پارسی از حرکات استفاده نمی‌شه! مورد دوم که به وضوح اشتباهه چون با واو عطف اشتباه گرفته می‌شه و مورد اول دیگه خیلی ضایع است و در پارسی حروف باید جوری استفاده بشن که بدون استفاده از حرکات بتونن به راحتی خونده بشن.

* کسره‌ی بین صفت و موصوف/ مضاف و مضاف‌الیه هم خیلی وقتا اشتباه می‌شه و به جاش از "ه" استفاده می‌شه. مشاهده کنین: گله قرمز، دختره دایی

* این مورد که خیلی زیاد به کار می‌ره و عملا خوندنِ چیزی که گفته می‌شه رو غیرممکن می‌کنه، مخفف کردن "است" به شکل کسره است! نکنین این کارو. اگه می‌خواین گفتاری بنویسین، می‌تونن از "ه" بهره ببرین. "این رنگیه" و نه "این رنگیِ". باور کنین اشتباهه. منبع هم نخواین. چون مثل اینه که بگیم منبع بده که چرا "خ" یه نقطه داره. :دی

پ.ن: من هیچ ادعایی ندارم که خودم کاملا درست می‌نویسم و کوشیدم تا الآن اگه ایرادی از سخن‌گفتنم گرفته شده، برطرفش کنم. برای غنی شدن گفتارمون باید موارد بالا رعایت بشه؛ مخصوصا تو این جامعه‌ی چت‌روم‌آسا که حرف زدن روز به روز قهوه‌ای‌تر می‌شه.

+ یادداشتی بر عنوان: من با واژه‌ی "پیرامون" خیی خاطره دارم. یه بار تو امتحان بخوانیم (!) معنی پیرامون رو خواستن و من که اولین بار می‌شنیدمش، نوشتم "پیامبران"! دیگه هیچ وقت یادم نمی‌ره معنیشو!
۹۷/۰۵/۲۳
چیره

نظرات  (۳)

خیلی جالب بود من همه رو درست میگم اما همیشه فکر میکنم توی صحبت کردنم کلی مشکل دارم :)))
فقط اینستاگرام تلفظ صحیحش یکم بین کلمات فارسی سخت میشه برام! 
پاسخ:
ژن خوب شما باید زیاد شه! :دی البته اینا خیلی جزئی بودن. اشتباهات زیادی هست که همه‌مون ناخودآگاه روزمره به کار می‌بریم.
ببین، "گرام" رو من نمی‌گم بگین "گرم" یا با لهجه‌‌ی انگلیسی تلفظش کنین. فقط می‌گم الکی اون وسط کسره نندازین.
منبعی داری واسه اینا؟! چون احساس می‌کنم مواردی رو به اشتباه، اشتباه محسوب کردی و تا جایی که حضور ذهن دارم فرهنگستان می‌گه درستن! جدای از اون موارد که چون کم نبود حال ندارم دونه دونه بگم، اون مورد رقص کرد و مثال های مشابهی که زدی عموما جزو ویژگی‌های لهجه‌ی شماس! یعنی افعال کمکی خیلیاش اونجا متفاوت از فارسی معیاره و این جزو لهجس، بنابراین غلط نیس!
پاسخ:
خب، آره. خیلی چیزا تو بعضی گویش‌ها ممکنه درست باشن. مثلا یه دوست گرگانی داشتیم که می‌گفت "دعوا می‌گیریم" و از نظر خودش درست بود و در گوش ما، اشتباه. جزو لهجه بودن هم درستش نمی‌کنه مگر این که طرف کلا با همون گویشی حرف بزنه که توش اون اصطلاحات درستن.

فرهنگستان هم خیلی چیزا می‌گه که من اصلا سعی می‌کنم طرفش نرم. مثلا یادمه می‌گفت تنوینِ قید‌ها باید رعایت بشه و باعث شده بود خیلی‌ها از علامت نقل قول "، استفاده کنن. یا این قضیه "واژه عربی بیگانه نیست، واژگان لاتین چرا" که مخالفشم یا "ی" کوچیک.
خوب اون قضیه رو اصن اول تحریف کردی بعد با نسخه تحریف شدش مخالفت کردی! حرف حسابشون اینه که واژه اگه تو ادبیاتمون ریشه کرده باشه بیگانه نیس. ینی تو نه تنها نباید واژه‌‌‌ای که از حافظ و سعدی تا شهریار و سهراب تو شعرشون استفاده کردنو بیگانه محسوب کنی ... بلکه اصن غلط میکنی بخوای از زبون حذفش کنی و واسه درس کردن ابروی ادبیاتت بزنی گنجینشو ناقص کنی و چششو کور! ملاک لاتین و عربی بودن نیس، دخول کردن و نکردن واژه هه تو فرهنگه.

سوالی که واسم پیش میاد اینه که پس ملاکت واسه درست و غلط بودن چیه؟ بالاخره زبون باهاس یه معیار ثابتی داشته باشه ... سلیقه ای که نی.

یه سوال دیگه هم این که ... «فارسی» رو چون اعراب ملخ خور به ما آموختند استفاده نمیکنی؟ :]]
پاسخ:
اگه قراره از گنجینه‌ی واژگانی این شاعرا استفاده کنیم، باید گنجینه‌ی فردوسی و خیام و واژگان پارسی فرهنگِ همین شاعرا رو هم بکار ببریم. نمی‌شه فقط واژگان عربی زنده بمونن و "آذرخش" رو بیخیال شیم  و"رعدوبرق" رو بذاریم بمونه. من با واژگانی که خودمون جایگزینی براشون نداریم یا جایگزینش زیر هزاران سال عربی‌سرایی خاک شده کاری ندارم. فقط می‌گم وقتی واژه‌ی پرکاربرد "سپاس" رو داریم، ترجیح اینه که همون رو بکار ببریم به‌جای "ممنون" و "تشکر" و "مرسی". عربی اینقدر با پارسی پیوند داره که زدودنش عملا غیرممکنه و من چنین درخواستی ندارم. فقط دلم می‌خواد تو یه متن 100 کلمه‌ای، 20 تا واژه‌ی پارسی داشته باشیم.

بحث لاتین هم اینه که اگه تو متن مذکور، 70 تاش عربی باشن، 10‌تاش فرنگین و فرهنگستان زوم کرده رو اون 10 تا و براشون واژه می‌سازه! (یعنی از اول هیچ واژه‌ای نداشتیم که باهاش جایگزین بشه و وام گرفتیم از لاتین.) در صورتی که از اون 70 تا واژه‌ی عربی، برای 30 تاش حداقل می‌شه از واژگان هم‌سنگ پارسی بهره برد بدون این که به متن خدشه وارد بشه.

بحثش خیلی جامعه. این چیزیه که من مدت‌‌ها خودم رو به آب و آتیش زدم براش. اون پیوند روزانه رو در رابطه با این موضوع خوندی؟


اتفاقا خیلی جاها سلیقه‌ای می‌شه. مثلا من دوست دارم بنویسم "خانه‌ی بزرگ". کی می‌تونه بیاد به من بگه باید بنویسی "خانۀ بزرگ"؟ فرهنگستان؟!
فرهنگستان مثل اون دیکتاتوریه که می‌آد می‌گه مهم نی نظرات مخالف چیه. حرف من درسته و تازه حرف خودشو عوض هم می‌کنه هر چند سال و همین کارش نقشش تو یکدست کردن زبان رو هم زیر سوال می‌بره.

ماجرای "پارسی" هم خودش کلی برهان داره. نخستین و مهم‌ترینش اینه که به‌نظرم خیلی ضایع و ننگ‌آوره که حتی اسم زبونمون تحت‌تاثیر قرار گرفته. برام فرقی نمی‌کنه عرب ملخ‌خور آموخته باشه یا چینی سوسک‌خور. همین‌که به شکلی که پارسی کله‌پاچه خور از گذشته می‌گفته بمونه، کافیه! :دی
بعد از اونجایی که ما "پ" داریم، چرا باید پیرو محدودیت‌های یه زبان بیگانه بکارش ببریم؟ همین‌طور این که پارسی خوش آواتره در گوش من و این که هنوزم پارسی استفاده می‌شه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">