چیـــــــرستان

اگر در باغ عشق آیی همه فراش دل یابی

چیـــــــرستان

اگر در باغ عشق آیی همه فراش دل یابی

چیـــــــرستان

نوشته هایم بی‌هدفند؛ که غایت والاترین‌ اهداف جز پوچی نیست.

بایگانی

فقط دیر و زود داره

دوشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۵۸ ب.ظ

۹۷/۰۵/۰۱
چیره

نظرات  (۵)

سلام
عنوان روی عکس خیلی خوب سوار یود تبریک
اما بایت توضیح وب اینکه اصلا بدون هدف کاری از سمت انسان ممکن نیست
البته هدفی که من میگم عامه و فکر میکنم هرفی که شما مدنظرتونه یک قسم خاصی از هدف باشه اما برای اینکه در جملتون خلل وارد نشه باید در پرانتز منظور رو مینوشتید


پاسخ:
خب هدف‌های کوچیک که هستن ولی اگه ریشه رو در نظر بگیریم، آخر هر هدف در نهایت نیست و نابودیه. خودم هم از این دیدگاه تاریک لذت نمی‌برم. اونو گذاشتم که بار هدف‌دار نوشتن رو دوشم نباشه و هی از خودم نپرسم "خب که چی؟ بقیه چرا باید اینو بدونن؟".
آخر هر هدفی هم نیستی نیست
بله دنیا بما هو دنیا پوچه اما با نگاه واسطه ای خیر
پاسخ:
اونم برمی‌گرده به عقاید البته.
واقع با تفاوت عقاید تفاوت نمیکنه پس میتونه نیشگونی باشه هم به من هم به شما که بالاخره یا یکیمون درست میگه یا هیچکدوممون
و به هرحال باید واقع بشناسیم
خوشحال میشم نظر شما رو بدونم
شما همه چیز پوچ میدونید؟
پاسخ:
واقعیت این‌که همه‌مون قراره بمیریم؟ واقعیت این‌که حتی اگه معجزه‌ای رخ بده و داوینچی‌طور معروف بشیم، یادبودمون هم با مرگ بشر از بین می‌ره؟ واقعیت این‌که مهم نیست من الآن چی کار کنم، باز هم آخرش خاکه و کی می‌دونه بعدش چی می‌شه؟
اگه من عقیده داشتم که بعدش می‌رم بهشت و از آسمون با لذت به آثارم می‌نگرم، به آدمایی که کمک کردم نگاه می‌کنم و مشعوف می‌شم، خیلی تفاوت ایجاد کرد.

دوست ندارم که پوچ بدونم. ترجیح می‌دم فکر نکنم، چون تاریکی‌ای که پسش هست می‌تونه  تار و پود ژرفای وجودم رو بفرسایه. احتمالا زیادن، تناسخ، مسخ، رسخ، نابودی، بهشت و جهنم، تارتاروس و آسفودل... کی می‌تونه احتمال یکی رو رد کنه؟ ولی نمی‌خوام بمیرم و بعد بگم اع، چی شد؟ بهشت کو؟ بعد بفهمم که نه، همه داستان بود و بعدش، هیچی نیست.

البته این مانع این نمی‌شه که لذت نبرم. من هم از فیلم، کتاب و آهنگ کیفور می‌شم. با خانواده و دوستام وقت می‌گذرونم و چیزبرگر بزرگترین لذت دنیاست. اگه قبول کنیم که هدف، "لذت و زندگی در لحظه بدون ترس فردا و پشیمانی دیروز" ـه، می‌تونیم شاد باشیم. ولی خب، لذت خالی که نمی‌تونه هدف باشه.

منم سردرگمم.
اینکه نگاهتون اینقده ژرف شده که به پوچی دنیا پی بردید خوبه اما توقف بزرگترین ضربه رو بهتون میزنه 
بیشتر لاز همه چیز چون خودم این سیر ذهنی شما رو طی کردم مشتاقم که بهتون بگم واقع یکی از همه ی اینهاییه که نام بردید و بقیه اعتبارات و اوهام بشره 
و اینکه بله قطعا شما با عقل و بدیهیات میتونید شروع کنید و به حل سوالاتون برسید . اما یکی اینکه واقعا بخواید دو اینکه به خاطر فرار از مسئولیت از واقعیت شونه خالی نکنید اگه این دوتا رو در خودتون دیدبد من حاضرم هرچقدر هم طول بکشه و هرچقدر هم نیاز باشه از پایه شروع کنیم این مشکل حل کنیم
پاسخ:
لطفتون رو می‌رسونه.

 توقف نمی‌کنم. بیشتر حسرته، حسرت عمر جاودان. کارهایی که لازمه رو می‌کنم و می‌کوشم تا جایی که می‌تونم از عمر محدودم خردمندانه استفاده کنم و افکار بی‌نتیجه و کارهای بیهوده رو از زندگیم پاک کنم؛ که یکیش فکر کردن به این موضوع‌ست. از واقعیت شونه خالی کردن نیست، صرفا عدم تفکر در موردیه که می‌دونم کاری در رابطه باهاش از دستم ساخته نیست.

ممکنه درست متوجه نشده باشم، شما هم باور دارین بعد از مرگ نیستیه؟ من با کنار اومدن با این مشکل دارم. با این عمر محدود وبدنی که بعد 60 سال فرسوده می‌شه. ناراحتم می‌کنه و گاه منجمدم.
نه من معتقد به جاودان بودنم اما نه با حرفایی که از سر منبر یا پدر مادر شنیده باشم بهدست اومده باشه با ساعت ها کتاب خوندن فکر کردن و سختی کشیدن به دست اومده ولی به همه چیز میرزه

مطمئن باشید از دستتون بر میاد که این مشکل حل کنید
پاسخ:
که بهترین روش اعتقاد همینه. جاده خوندن و فکر کرد هنوز به آخر نرسیده برای من. ممنون از وقتتون.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">